«شعر امام زمان»
رسیدهام به چه جایی... کسی چه میداند
رفیــق گریــه کجایـــی ؟ کسی چه میداند
میان مایـی و با ما غریبهای ؟! افسوس...
چه غفلتی! چه بلایی! کسی چه میداند
تمام روز و شبت را همیشه تنهایی
«اسیر ثانیههایی» کسی چه میداند
برای مردم شهــری کـــه با تو بد کردند
چهگونه گرم دعایی؟ کسی چه میداند
تو خود برای ظهورت مصمّمی اما
نمیشود که بیایی کسی چه میداند
کسی اگر چه نداند خدا کـه میداند
فقط معطل مایی کسی چه میداند
اگر صحابه نباشد فرج کـــه زوری نیست...
تو جمعه جمعه میآیی کسی چه میداند
«شعر امام زمان»
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
*****شعر امام زمان******
«شعر امام زمان»
از میان اشک ها خندیده می آید کسی
خواب بیداری ما را دیده می آید کسی
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پیچیده می آید کسی
کهکشانی از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچیده می آید کسی
خواب دیدم , خواب دیده در خیالی دیده اند
از شب ما روز را پرسیده می آید کسی
«شعر امام زمان»
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
«شعر امام زمان»
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
برای خوب بودن بایدازعقل ، صبر و هوشمان بهره ببریم
مواظب باشیم تا هیچگاه قلب ، زبان و چشممان آلوده نشود
احتیاط را در برداشتن قدم، نوشتن قلم و خوردن قسم رعایت کنیم
همواره جسم ، لباس و خیالمان را پاک نگه داریم
سعی کنیم از افسوس ، فریاد و نفرین دوری بجوییم
خدا ، مرگ و دوست خوب را هیچوقت فراموش نکنیم
اینها راز ماندگاریست
بسم الله الرحمن الرحیم
سرآغاز گفتار نام خداست که رحمتگر و مهربان خلق راست
به نام آفریدگاری که انوار کلام و آیات معجزه آسایش ، جان و دل را صفا می بخشد و در پرتو معانی و مضامین قران اقدس و مقدسش ، روح و روان ، تابان و رخشان می گردد.
سلام و درود بر شما عاشقان و شیفتگان و مشتاقان کلام وحی ، قرآن کریم.
درود و آفرین بر شما حافظان و قاریان قرآن مجید.
این جانب …………. عرض خیر مقدم و شاد باش دارم خدمت شما عالمان علوم قرانی/صاحب نظران/مفسران/اندیشمندان /حافظان و قاریان محترم که با قدوم میمنت مسعود خود موجب معنویت مجلس روحانی و ملکوتی ما گشته اید.
عرض خیر مقدم ویژه دارم، محضر ................................................
هر که قران ، او را انیس است خداوند او را جلیس است. با امید به اینکه انیس با قران بمانید و به روزگار بپایید.
ضمن تشکر از صوت ملکوتی قاری محترم ............................در کمال ارادت و اخلاص دعوت می نمایم از سرور گرامی جناب اقای ................................ به جایگاه تشریف فرما شوند .
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
سلام و شروع مجری صحنه
به نام حضرت دوست که هر چه هست از اوست و به شکر وجود ذی جود که قلب تپنده همه دوستی هاست.
دوستان ، یاران سلام . سلامم به گرمای دستت ای دوست . دلم لحظه ای با دلت روبروست. بگو عاشقی تا سلامت کنم . تمام دلم را یکجا به نامت کنم.
سلام و شروع مجری صحنه -ادبی
به نام آن که بندگان را به خطاب کرامت با هزاران لطافت می نوازد و به سوی خود می نماید و می خواند،
و سپاس و ثنای بی حد بر آستان صفات بی همتای احدیت که در کمال رافت و در نهایت عطوفت رخصت سخن گفتن بر بندگان خود عطا فرموده است.
سلام و شروع مجری صحنه برای مراسم دانش آموزی و مدارس:
همرازان، هم نفسان درود و سلام تان باد.
سلام بر تو که خود را باور داری، سلام بر اندیشه توانای تو، سلام بر دستان خلاق و سازنده ات،
سلام بر پای استوارت که تا انتهای ایستادگی ایستاده است ؛ تو را می ستایم و دستان پر مهرت را می فشارم.
سلام و شروع مجری صحنه برای اختتامیه جشنواره
به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم
به نام فرمانروای اقلیم هنر و سلام بر شما هنرمندان صاحب قلم ، حضور سرشار از محبت و مودت شما را در مراسم اختتامیه اولین جشنواره ی ............... را ارج می نهیم و گرامی می داریم.
سلام و شروع مجری صحنه برای مراسم خیریه
سلام و عرض شاد باش داریم خدمت شما عزیزانی که با دستان مهربانتان مأمنی می سازید سر شار از اخلاص ، شما برگزیدگانی که در کلاس ایثار درس سخاوت می دهید ، شما نازنینانی که سعادتمندان دنیا و آخرتید ، شما خوبانی که انسانیت را تفسیر می کنید و در صحیفه ی دلهایتان وفاداری و از خود گذشتگی را رقم زده اید.
درودی پر آفرین بر شما که با یاری سبزتان اندیشه ها را بارور می سازید ; دستان گرمتان را می فشاریم و حضور ارزشمندتان را گرامی می داریم .
اهدافتان پایدار و گامهایتان استوار باد
اندیشه تان رفیع و مقامتان منیع باد
سلام و شروع مجری صحنه برای مراسم خیریه
سلام ای نیک مردان خدایی عزیزان دیار آشنایی وطن ، چشم انتظار آفتاب است امید یاری سبز بهار است
شما که جلوه های پاک عشقید نکو مردان و سردار بهشتید ز یاری شما دلشاد گشتیم به احسان شما آباد گشتیم
ز دستان شما ایران مصفاست وجود پاکتان مانند دریاست خدایا ! خیرین را شاد گردان زمین از فیضشان آباد گردان
سلام و شروع مجری صحنه عمومی :
درود بر پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ( عج )
درود بر روان پاک بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام شهدا و شهدای انقلاب اسلامی
درود و سلام بر مقام معظم رهبری و آرزوی طول عمر با عزت و پربرکت برای آن بزرگوار .
بزرگواران درود و سلامتان باد. سلامی چون رویهای روشن تر از آقتاب روز و درودی به تجلی ذوالجلال گشته پیروز نثارتان باد.
سلام و شروع مجری صحنه روز مادر :
به نام آن والایی که شعله عشق را در فانوس سینه پر مهر مادری روشن نمود و بارور ساخت.
سلام بر سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قران، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان حضرت فاطمه زهرا(س) . سلام بر زنان و مادران عاشق و مشتاق سلام بر تو ای مادر مهربان که عمرت وفاست ، مهرت دنیاست ،قلبت صفاست، و در نگاهت محبت هاست.
تو را می ستایم و دستان پر مهرت را می فشارم.
میلاد مسعود زهرای مرضیه(س) و روز خجسته زن را به زنان عالم اسلام و نیز محبان و رهروان راه آن بانوی همام ، تبریک و تهنیت عرض می نماییم.